به راستی چه رازی در عزای اربعین است ؟!
ندانم این چه داغی بر زمین است
چه رازی در عزای« اربعین »است؟
جفــا کردند بر آل پیمبــــر (ص)
چرا دلهای دشمن پر زکین است؟
که لعنـت بر یزیــد و خاندانــش
مگراین قوم ظالم برچه دین است؟!
زنـــان را بنگـــر و دیگـــر مپــرسید
چــرا آه دل زینـــب غمیـــن است
رقیــــه پس چرا با کاروان نیست؟!
مزارش در کدامین سرزمین است؟
سکینه غرق ذات ذوالجـلال است
چرا پس ناله اش صوت حزین است
همانمردیکه گردآلود وخسته است
امام ماست ؛ زین العابـــدین است
حسینم کو ، اباالفضلم کجـا رفت
علی اکبر چرا نقش زمین است
چرا قاسم به دشت کربلا نیست
علی اصغر چرا قطع الوتین است
ز عاشــورا و تـــا روز قیـــــامت
دگر این خاندان با غم قرین است
چرا این ظلم بر این خانــدان شد
چو اولاد امیـرالمؤمنـین است؟!
چه سنگیناست داغش این مصیبت
بگفتا در ره احیـای دین است
خدایا این چه رسـم روزگار است
که شیعه زیر ظلم کافــرین است
حمیدرضا فاطمی
اربعین حسینی 1433- شنبه 1390/10/24 شمسی
این شعر را امروز یادداشت کردم. برای نوحه اربعین مناسب است .
امشب آمار بازدید وبلاگم را بررسی کردم دیدم یک شیعه مومنی از کانادا جستجو کرده بود: «یک بیت شعر در مورد اربعین» و با این جستجو به وبلاگ رسیده بود. من هم تصمیم گرفتم این ابیات ناقابل را در وبلاگ بگذارم تا اریعینی دیگر اگر کسی آمد مخصوصا از راه دور ، دست خالی برنگردد. التماس دعا (24 دی ماه 1390)
درباره این سایت